من همیشه مهربونم ،  شانه ام همه خواهش ، واسه ی تو که عزیزترینی دستای من پر از نوازش

 

سربزار به روی شانه ام تا باهم بریم به خواب رویاها من واسه ات قصه می گم از روزهای

شیرینی که در انتظارمونه من می خوام با تو بمونم تو که از قصه هایی ،تو که از آسمونایی تو

 

که همیشه تو فکر رفتنی  اما من خسته به فکر خواهش موندن ، من می خوام با تو بمونم آخه

 

وقتی که تو نیستی تن من همش میشه خواهش خواستن واسه ی توکه  همیشه جون پناهی

برای این تن خسته آخه تو معبود منی پس شکنجه پنهان سکوتت برای چیست اون آشکار کن

 

و زیباترین حرفت را بگو و هراس از آن ندار  که بگویند سخن بیهود می گویی که حرف ما

سخن بیهودگی نیست

 

چرا که عشق خود بیهوده نیست عشق خود فرداست عشق همیشه است

همیشه مهربان

عشق

 

عشق یعنی خاطره

 

عشق یعنی همدم بی کسی ها


عشق یعنی آنکه اسمش تو قلبم می مونه

 

عشق یعنی دقیقه ها را شمردن

 

عشق یعنی زیر حسرت شقایق با چشمای خیس و گریون بری تا نبض دقایق

 

عشق یعنی گذشتن از اگرها

 

عشق یعنی رسیدن به خو ن و جگر ها

 

عشق یعنی چشمات و ببندی تا غیر اون نبینی

 

 

من هم چشمام می بندم ـ واسه همیشه ـ تا غیر تو هیچ چیز دیگه رو نبینم

 

                                                                             همیشه مهربان

بی تو می میرم

 

 

وقتی که آدم دلتنگ می شه

دلتنگیش اندازه ی دنیا می شه

تو که نباشی هیچ چیز دیگه نمی تونه برام مهم باشه مگه از تو چیزی مهمتر می شه ...

یادته گفتی برو منتظرم باش

من رفتم حتی نگفتم تا کی ...

تو رفتی و من موندم یک عالمه دلواپسی

مگه از من چه خطای سر زد ! ...

می دونی که بی تو می میرم اگه تو نباشی

 اگه بری و با کس دیگه ای آشنا شی

من که جز تو کسی دیگه ای رو ندارم  

 آره ... من می میرم اگه یک روزی از من جدا شی ...

 

بدون که هر جا که باشی قلب من برای تو می تپه  ـ فقط برای توـ

 

                                                          همیشه مهربان

بی تو نمی شه

          

سلامت به طراوت برگ

ولی جوابت به هولناکی مرگ

نگاه با همه بیگانه ات را دوست دارم

غرور سرکش دیوانت را دوست دارم

گل امید م را نشکن

ریشه اش خشکید در قلب سنگ

 

گرت مرا عشقی ست هنوز

بیا و در آتش عشقم بسوز

سوزان و درخشند باش

بتاب چو خورشید عالم افروز

 

بی تو من ای ستاره تاریکم

 بی تو من به انتها نزدیکم

 

                                                همیشه مهربان

 

می دونی فاصله بین انگشتها واسه چیه ؟

واسه این که یک نفر دیگه با انگشتاش این جای خالی رو پر کنه

پس دنبال دستی باش که تا ابد بتونه دست تو رو بگیر

 

«تن عریان تو باید مال کسی باشه که روح عریانت را دوست داشته باشه»

 

همیشه مهربان