وقتی که آدم دلتنگ می شه
دلتنگیش اندازه ی دنیا می شه
تو که نباشی هیچ چیز دیگه نمی تونه برام مهم باشه مگه از تو چیزی مهمتر می شه ...
یادته گفتی برو منتظرم باش
من رفتم حتی نگفتم تا کی ...
تو رفتی و من موندم یک عالمه دلواپسی
مگه از من چه خطای سر زد ! ...
می دونی که بی تو می میرم اگه تو نباشی
اگه بری و با کس دیگه ای آشنا شی
من که جز تو کسی دیگه ای رو ندارم
آره ... من می میرم اگه یک روزی از من جدا شی ...
بدون که هر جا که باشی قلب من برای تو می تپه ـ فقط برای توـ
همیشه مهربان
سلام....
امیدوارم خوب باشی...
موفق باشی.....بای
سلام. وبلاگ قشنگی داری . ممنون از حضورت. موفق و پیروز باشی. تا بعد..........
سلام. زیبا نوشتنت نشان از روح سبز و زیبایت دارد. موفق باشی
دگر صبح است و پایان شب تار است
دگر صبح است و بیداری سزاوار است
دگر خورشید از پشت بلندیها نمودار است
دگر صبح است ...
دگر از سوز و سرمای شب تاریک، تنهامان نمیلرزد
دگر افسرده طفل پابرهنه، از زبان مادر شبها نمیترسد
دگر شمع امید ما چو خورشیدی نمایان است
دگر صبح است ...
کنون شبزندهداران صبح گردیده
نخوابید، جنگ در پیش است
کنون ای رهروان حق، شب تاریک معدوم است
سفیدی حاکم و در دادگاهش هر سیاهی خرد و محکوم است
دگر صبح است ...
و ما باید که برخیزیم
جهان ظلم را از ریشه سوزانده، جهان دیگری سازیم
اگر گرگی نظر دارد که میشی را بیازارد،
قوی چوپان بباید نیش او بندد
اگر غفلت کند او خود گنهکار است
دگر صبح است ...
دگر هر شخص بیکاری در این دنیای ما خوار است ...
..... و اما .....
<< در مقایسه با گرسنگی کودکی که در حال مرگ است، ادبیات هیچ ارزشی ندارد ... >>
سلام .وبلاگ خیلی خوبی داری همیشه مهربان بمانی
همسفر دلتنگی اساس دل آدمی ست و هجران این مایه ی عارفان ، الهام شاعران همیشه با عشق همسفر بوده و خواهد بود و بر ماست که چگونه از او بیاموزیم ....آیا سزاوار انسان این یگانه سردار زمین این است که در غم هجر چون مردابی آلوده بماند یا که از غم نبود عزیزی دست بر ستارگان آسمان زند......همسفر از سخنت بوی تند عاشقی می آید تو را فرخنده باد چنین عشقی و چنین غمی که زاده ی این حس است.......استواری قدومت، پایداری اندیشه ات همه آرزویم..تا همیشه......http://ehsab.persianblog.com http://ehsab.blogsky.com