شبهای بی تو بودن برام خیلی تاریکه تاریک
خیلی وقت ندارم از تو خبر
به من گفتی که جدا نمی شی از من
پس چرا رفتی و بی خبر گذاشتی
حتی واسه ی رفتند بهونه ای نداشتی
نفرین بر هر چه سفره که من از تو گذاشته بی خبر
دیگه از سحر خبر ندارم موندم تو این تاریکی
دارم می میرم تو این دنیای تاریک
شبهای بی تو بودن برام خیلی تاریکه تاریک
تو پر کشیدی و رفتی با افسوس
موندم تو این تاریکی دارم می میرم
از این سفر دلگیرم دارم تو این دنیا ی تاریک می میرم
دیگه از این سرنوشت خیلی دلگیرم
که من بدون تو ندارم تقدیری
همیشه مهربان
می دونی تو این همه تنها شدی
ولی تو خطا کردی!
انوقت پرستوی نگاهت از دل آشفته ام هجرت نمی کرد
چی می شد اولین روز جدایی برام تا قیامت شب نمی شد
تا وجود پاک و سرشار از امیدت گرفتار سکوت شب نمی شد
دیگه نمی خوام عاشق باشم
می خوام عشق و فراموش کنم
دیگه برام عشق مفهومی نداره
چون بدون تو دنیا برام معنی نداره
ولی هنوز دوستت دارم
هنوز هم با خاطرات عشقت زندگی می کنم
اگه روزی هم صد بار بمیرم باز هم عاشقتم
باز هم می گم عاشقتم دوستت دارم
برای همیشه
ـ خدایا از تو می خواهم که عشق ورزیدن را به من بیاموزی
آخه می خواهم عاشق باشم
می خواهم عاشق بمانم برای همیشه ـ