یورودم..

 

سختی های زندگی را با ناخن هایم کندم

 

سالهای که گذراندم منو خسته کرد

 

حتی برنگشتم که نگاهشون کنم

 

دوستانم و کسی رو که دوست داشتم

 

تو عمرم نفروختم

 

خسته شدم خسته شدم

 

دیگه خسته شدم

 

خسته شدم از دورغها

 

خسته شدم از عشق ها

 

از انسانهای دورو خسته شدم

 

مورچه زیاد دیدم اما هرگز لهشون نکردم

 

ناموس و شرفم را به پول نفروختم

 

بجز خدا به هیچ چیز به دیده ی خدایی ننگریستم

 

اگه مرا نشناخته بودی

 

بدان که اینچنین جوانی هستم

 

خسته شدم از دورغها

 

خسته شدم از عشق ها

 

از انسانهای دورو خسته شدم

 

خسته شدم از این درد ها

 

خسته شدم از آدم های قدر نشناس

 

از انسانهای دورو و نامرد خسته شدم

 

 

همیشه مهربان

نظرات 5 + ارسال نظر
محمد پنج‌شنبه 31 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 09:27 ق.ظ http://www.wall.blogsky.com

سلام
شعر زیبایی بود...

شمیلا یکشنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 01:22 ب.ظ http://khalvatgah-yek-ashegh.blogsky.com

سلام
من امروز آپ کردم
یک مطلبی نوشتم راجع به عشق
خوشحال می شم نظرت رو بدونم
اینکه با این چیزی که نوشتم موافقی یا مخالف
منتظرم
-----------------------------
پروانه بدور شمعی پرمی زند و با یک بال سوختن لاف وفا میزند
بنازم شمعی را که سرتا پا میسوزد و لاف وفا نمیزند

شمیلا دوشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 04:28 ب.ظ http://khalvatgah-yek-ashegh.blogsky.com

امروز کمی متفاوت اپ کردم
بخاطر پسری که داره عشقش رو از دست میده
اونم فقط سر یک سو تفاهم
از من خواست برای عشقش ( محبوبه) بنویسم
اگر تونستی تو قسمت کامنت براش پیام بزارید
شاید اثر داشت
ممنون

مرجان چهارشنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 02:57 ب.ظ http://shaghayeghe-vahshi.blogsky.com

سلام
آره منم خسته شدم . انسانهای دو رو ... الهی خدا شفاشون بده
من آپ هستم خوشحال میشم بیای سر بزنی
منتظرم بای بای

شمیلا شنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 03:03 ب.ظ http://khalvatgah-yek-ashegh.blogsky.com

سلام
من هم آپ کردم
خوشحال می شم سر بزنید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد