شب من پر از صدای گریه شده

روزها رو با اشک روی گونه هام تموم می کنم

شب من با خیال تو می گذره..

بین چی به روز من آورده او نگاه مهربونت

می گنه که گریه مرحم واسه زخم های روی دلم

به خدا سخت که از نگاه تو دل بکنم

من هنوز هم کنار تو عاشقم

عشق تو درون دلم شکوفه کرده

ولی کجاست او دست مهربونت

فکر پرنده های گمشده ی این باغ داره دیونه ام می کنه

پس ای فرشته ی نجاتم کی بدادم می رسی

آخه خوب می دونم دل من بی تو می میره ... 

                همیشه مهربان