در آن ساعات که عشق حسرت می شود
حسرت تبدیل به خاطرات گذشته می شود
و خاطرات به اندوهی بزرگ
آنگاه که در بعُدی از زمان که مجالی برای گریز نیست
تلاتم امواج خاطرات، مرا به اقیانوس اندوه می برد
در ژرفای تاریک و تنگ آنجا که گریزی از هیچ بهانه ای نسیت
نبودت در کنارم سنگینی عظیمی داشت
آن هنگام یک لحظه تو را در کنارم احساس کردم
و همان اندک زمان کافی بود تا من از ژرفای تنگ و تاریک به آسمان آبی بال گشایم ..
و در نهایت لذت در آغوشت بگیرم .
ای کاش همیشه در آغوشت بمانم
همیشه مهربان |