یورودم..

 

سختی های زندگی را با ناخن هایم کندم

 

سالهای که گذراندم منو خسته کرد

 

حتی برنگشتم که نگاهشون کنم

 

دوستانم و کسی رو که دوست داشتم

 

تو عمرم نفروختم

 

خسته شدم خسته شدم

 

دیگه خسته شدم

 

خسته شدم از دورغها

 

خسته شدم از عشق ها

 

از انسانهای دورو خسته شدم

 

مورچه زیاد دیدم اما هرگز لهشون نکردم

 

ناموس و شرفم را به پول نفروختم

 

بجز خدا به هیچ چیز به دیده ی خدایی ننگریستم

 

اگه مرا نشناخته بودی

 

بدان که اینچنین جوانی هستم

 

خسته شدم از دورغها

 

خسته شدم از عشق ها

 

از انسانهای دورو خسته شدم

 

خسته شدم از این درد ها

 

خسته شدم از آدم های قدر نشناس

 

از انسانهای دورو و نامرد خسته شدم

 

 

همیشه مهربان